تکتم جاوید | شهرآرانیوز؛ کلاه کاپشن را طوری روی سرش کشیده که سن و سالش معلوم نیست. با دست راست گاهی چیزی روی کاغذ مینویسد و گاهی کلماتی را بر صفحه گوشی خود تایپ میکند. دست چپ هم هرازگاهی سیگار پکزده را با تبحر میتکاند داخل زیرسیگاری. در ذهن من، بیستوپنجساله است تا اینکه سر بالا میکند و میتوانم صورت زیر کلاه را ببینم؛ نوجوانی است میانه چهارده تا شانزدهسالگی. سر که میچرخانم، میبینم شبیه او چند نفر دیگر اطرافم نشستهاند. گویا هیچکس به همنشینی «نوجوانی» و «سیگار» معترض نیست، گویا سیگار لای انگشتان، دیگر ژست روشنفکری نیست و جزئی از زندگی هر قشری از مردم این شهر شده است؛ از نوجوان بگیر تا سالمند؛ از دختر تا پسر.تأیید این حدس را میتوان البته میان صحبتهای علیاصغر باقرزاده، عضو ناظر مجلس در ستاد کشوری کنترل و مبارزه با موادمخدر، پیدا کرد که درباره «نوجوانانهتر» و «زنانهتر» شدن سیگار در جامعه ایرانی هشدار میدهد و میگوید سن مصرف دخانیات بهشدت کاهش یافته است.
مشتریهای فضای «اسموک»
هر چهارنفرشان سیگار به دستاند. بلند میخندند و حرف میزنند، بیتوجه به قضاوت دیگر مهمانان کافه. زهره یکی از آنهاست که سیگارش را تمام کرده و فنجان قهوه را سرمیکشد. میگوید شانزدهساله است و یک سالی میشود که سیگارکشیدن را شروع کرده است؛ «من هم مثل بقیه ازطریق دوستانم سیگاری شدم. وقتی همه سیگار میکشند، دیگر زشتی ندارد. وقتی کافهها فضایی برای کشیدن سیگار گذاشتهاند یعنی خود دولت هم مشکلی با سیگارکشیدن مردم ندارد.» دوستان دیگرش حرفش را تأیید میکنند که هیچ کافهای خالی فضای «اسموک» نیست. درباره نوع نگاه مردم به سیگارکشیدن خانمها هم هراسی ندارد؛ «برای من مهم نیست بقیه چطور فکر میکنند، ما دوست داریم جوانی کنیم.»
والدینم هنوز نمیدانند من سیگار میکشم
البته نیاز نیست برای دیدن نوجوانان سیگاری حتما به فضای اسموک کافهها بروید. تا کمی قبل در پارکها و حالا میشود در همین فضای عمومی کوچه و خیابان نوجوانان زیادی را دید که سیگار بهدست از کنار شما عبور میکنند. نمونهاش بهنام هفدهساله است که برای دقایقی از خانه بیرون میآید تا به قول خودش «کمی آرام شود.» او از طبقه بهاصطلاح مرفه جامعه است که در روزهایی که کرونا جمعهای دوستانه را برچیده است، سیگاری شده؛ «بهخاطر یک مشکل خانوادگی استرس شدیدی داشتم.
در زمان قرنطینه هم هیچ جمع دوستانهای نبود و من خیلی تنها شده بودم. همین باعث شد برای تسکیندادن خودم سیگار بکشم. البته پیش از آن تفننی کشیده بودم.» آنطورکه خودش میگوید برایش خریدن و کشیدن روزانه یک پاکت سیگار هم مقدور است و کسی مانعش نمیشود، اما او برای خودش خط قرمزی کشیده! «به اختیار خودم روزی یک نخ سیگار میکشم و هر وقت بخواهم آن را ترک میکنم.»
میلاد هم که تکفرزند است و مدتی است سیگاری شده، نظرش را درباره علل سیگارکشیدن نوجوانان اینطور بیان میکند: میبینید که جامعه چقدر مشکل دارد. من و دوستانم واقعا امیدی به آینده نداریم. وقتی پسر یا دختری از پانزدهسالگی سیگار میکشد یعنی دردی دارد.
او میگوید: اطرافیان، بهخصوص پدر و مادر، آدم را درک نمیکنند. دوستان زیادی دارم که تقریبا کار هرروزهشان، جروبحث با والدین خود است و وقتی از خانه بیرون میآیند اول سیگار میکشند. مشکل من برخلاف آنان، خانه ساکت و نبود والدینم است. پدر و مادرم اینقدر مشغله کاری دارند که هنوز نمیدانند من سیگار میکشم.
پدرام، احسان، نازگل و لیلی، نوجوانان دیگری هستند که در خیابانهای شهر میبینمشان؛ یکی در پناه فرورفتگی در یک آپارتمان، دیگری جلوی رستوران و دو تا هم داخل خودرو. همگی سیگاری هستند. حرفهایشان هم تقریبا یکی است، یا «آرامش» میخواهند یا «هیجان و تنوع» که این روزها در دود سیگار پیدا کردهاند، اما معلوم نیست بعد سراغ چه کاری خواهند رفت.
کنترل بچهها بیرون از مدرسه کار مدیر نیست
مدرسه یکی از اولین مکانها برای حضور گروه همسالان است که بهشدت روی نوع تفریحات و سرگرمیهای نوجوانان اثر میگذارد، اما شیوع کرونا و تعطیلی مدارس میزان این اثرگذاری را کاهش نداد؛ یعنی اگر مدرسه و کلاس درسی هم نباشد، دانشآموزان بهدنبال همان چیزی میروند که از درون گرایش دارند. نشستن پای صحبت مدیران و مسئولان مدارس و سخنگفتن از «وضعیت مصرف سیگار در مدارس و توسط نوجوانان» راه به جایی نمیبرد؛ زیرا چندنفری که ما سراغ گرفتیم، همگی کشیدن سیگار در مدرسه خودشان و توسط دانشآموزانشان را بهکلی رد کردند.
یکی از آنها که تمایل داشت هویتش پنهان بماند و هماکنون مدیر یک دبیرستان دخترانه در یکی از مناطق بالای شهر است، میگوید: آوردن وسایل غیرمجاز در مدارس با همه کنترلهای ما ادامه دارد. کشیدن سیگار هم بین بچههای مدارس بالای شهر باوجود رفاه و امکانات بیشتر دیده میشود. منِ مدیر مدرسه کاری نمیتوانم بکنم جز تهدید بچهها که در مدرسه سیگار نکشند، اما کنترل بچهها بیرون از مدرسه کار من نیست.
همین شرایط برای هاشم خوششنو، مدیر دبیرستان علیاکبر قصاب و هنرستان اندیشه در منطقه مهدیآباد جاده کنهبیست- که از نظر تقسیمبندی آموزشوپرورش ناحیه تبادکان محسوب میشود- هم صادق است. او درباره علت تمایل نوجوانان آن منطقه به کشیدن سیگار معتقد است: در مناطق حاشیه شهر، خانوادهها از نظر اقتصادی ضعیف هستند و فرصتی برای رسیدگی به مشکلات بچهها ندارند و همچنین زمینهای برای تفریح و سرگرمی این نوجوانان فراهم نیست. نوجوانان این منطقه اغلب از هر وسیلهای ازجمله سیگار، ناس و مشروبات الکلی برای خوشگذرانی و تفریح استفاده میکنند.
او آوردن سیگار به مدرسه را اتفاق نادری میداند و میگوید: دانشآموزان کمتر سیگار را به مدرسه میآورند، چون بیرون مدرسه بهراحتی دردسترس است. در چندسالی که مدیر بودهام فقط چندبار متوجه این موضوع شدم و دانشآموزان را به مشاور مدرسه ارجاع دادم. به مشاور قول دادند که سیگارکشیدن را ترک کنند، اما به دلیل اینکه جو خانواده، دوستان و منطقه زندگی همین است، ترک کردن بعید به نظر میرسد.
خوششنو این نکته را هم اضافه میکند که اگرچه حال و روز همه بچههای مدرسه را میداند و خبر دارد چه کسی چه چیزی مصرف میکند، اما نمیتوان تغییر چندانی در حال و روز این بچهها ایجاد کرد که اغلب کودکان کار هستند و وضعیت خانوادگی ضعیفی دارند.
سیگارکشیدن در نوجوانی و خطر چهاربرابری ابتلا به اعتیاد در بزرگسالی
نوجوانی، دورهای بین کودکی و بزرگسالی و به دوره انتقال مشهور است. صندوق کودکان سازمان ملل متحد (یونیسف) دوره زمانی ده تا نوزدهسالگی را نوجوانی مینامد که از نظر محققان، سن تغییرات مهم شناختی، جسمانی، اخلاقی و اجتماعی و دوره برانگیختگی و تعارض در فرد است. دکتر فاطمه کبیری در جایگاه یک جامعهشناس، رفتارهای پرخطر دوران نوجوانی را ویژگی طبیعی این سن میداند و درباره شناخت خصوصیات نوجوانی که علت رفتارهایشان را مشخص میکند، توضیحات مفصلی میدهد: نوجوانی جایگاه مهمی به لحاظ جامعهشناختی دارد. یکی از ویژگیهای مهم فرایند رشدی در سنین نوجوانی، خصلت خطرجویی است؛ یعنی نوجوان به خاطر داشتن این روحیه میتواند به رفتارهای نابهنجاری همچون عملکرد جنسی زودهنگام و ناسالم، مصرف الکل، سیگار، موادمخدر، فرار از خانه و مدرسه، ترک تحصیل و رفتارهای خشونتآمیز مانند خرابکاری دست بزند.
وی ادامه میدهد: آمارهای جهانی میگوید نوجوانی که سیگارکشیدن را قبل از پانزدهسالگی آغاز میکند، چهاربرابر احتمال معتادشدندش در بزرگسالی بیشتر است. به همین دلیل اگر سن اولین مصرف را تا بعداز بیستودوسالگی به تأخیر بیندازیم تا ۸۵ درصد احتمال کمتری برای روبهروشدن با مشکلات جدی مصرف وجود دارد.
این جامعهشناس با بیان اینکه گرایش به رفتارهای پرخطر ممکن است از همان سیگارکشیدن آغاز شود با اظهار تأسف تأکید میکند: براساس همان آمارها ۲۵ تا ۵۰ درصد از نوجوانان در سنین ده تا هفدهسالگی درمعرض خطر محدودیتهای آموزشی، عاطفی و فرصتهای اجتماعی هستند و این امر میتواند باعث سوقدادن آنها به رفتارهای پرخطر باشد.
علت اهمیت سنین نوجوانی این است که گرایش به این رفتارها در ابتدا تا میانه نوجوانی افزایش پیدا کرده و خوشبختانه در اواخر نوجوانی افت میکند. از طرف دیگر نوجوانان آسیبپذیرترین قشر هستند و درمان صدمات و آسیبهای گاه جبرانناپذیر در این سن، اهمیت پیشگیری را بیشتر میکند. نکته مهم این است که باید پیش از مداخلات درمانی با آموزش مهارتهای لازم به والدین و نوجوان از گرایش به آسیبها پیشگیری کنیم.
کبیری به ویژگی اخلاقی دیگری در نوجوانان اشاره میکند که باعث تمایل به سیگارکشیدن در آنها میشود: برخی از نوجوانان باورهای غلطی دارند که از بزرگسالان، گروه همسالان یا جامعه آموختهاند، همچون باور به آسیبناپذیر بودن. وقتی به یک نوجوان درباره عوارض سیگار هشدار میدهیم اغلب توجیه میکند دوستش مدتهاست این کار را انجام میدهد و سالم است یا میداند معتاد نمیشود و هروقت بخواهد آن را ترک میکند. همچنین باور بزرگشدن با سیگارکشیدن یا الگوگرفتن از اشخاص مشهور و پیروی بیچون و چرا از آنان.
وی پیشنهاد میکند: باید گروههای دوستی و همسالان نوجوان را کنترل کنیم، زیرا تأثیر زیادی روی نوجوان دارند که از آن به «فشار گروه همسالان» یاد میشود. از طرف دیگر فشارهای روانی مانند وضعیت نابسامان خانواده، فشارهای درسی، جو حاکم بر مدرسه و اجتماع هم میتواند زمینهساز بروز رفتارهای ناسالم باشد. به این دلیل که نوجوان، شیوه کنترل شرایط را نمیداند، ممکن است دچار اختلالات روانی مانند اضطراب و افسردگی شود که این روزها شیوع زیادی دارد.
بدون بازرسی کافیشاپها راه خود را میروند
فضاهای بیرونی را که پاتوق نوجوانان و جوانان است، نمیشود، محدود کرد. هرکدام زیرمجموعه سازمانی هستند و قوانین مجزایی دارند و دود این اوضاع نابسامان به چشم فرزندان ما و خانوادهها میرود. برای اینکه بدانیم وضعیت قوانین سیگارکشیدن در کافیشاپها چگونه است با سعید شریفزاده مشهدی تماس میگیریم که رئیس اتحادیه آبمیوه، بستنی و کافیشاپ مشهد است. او میگوید: ۱۵۰ کافیشاپ دارای مجوز و حدود ۵۰ کافه غیرمجاز داریم درحالیکه تعداد بازرسها پنجنفرند و شاید فرصت نکنند یکبار در ماه هم به هر واحد سر بزنند.
او استعمال سیگار در کافیشاپها را براساس قوانین کشوری، تخلف میداند، اما اضافه میکند: بازرسان ما یا اداره اماکن که برای گزارش تخلفات مراجعه میکنند باید همه موارد را ثبت کنند. برای سیگار هم تذکر داده میشود، اما نیروی کافی برای پیگیری دوباره در اختیار نداریم.
معاون امور پیشگیری بهزیستی خراسان رضوی؛ سیگار کشیدن را سخت کنیم
اگر بنا به شمردن مراکز ترک اعتیاد باشد، همین حالا ۹۴ مرکز نگهداری اقامتی و ۳۰۰ کلینیک سرپایی ترک اعتیاد در استان وجود دارد که با مجوز بهزیستی در این حوزه فعالیت میکنند، اما مکان ویژهای برای ترک افراد سیگاری وجود ندارد و از ظاهر امر پیداست این مراکز هم نقشی در کاهش آمار این بخش نداشتهاند. اگر فردی برای ترک سیگار مراجعه کند کمک میکنند، اما دستورالعمل ویژهای برای آن وجود ندارد که حسین تنهاطلب، معاون امور پیشگیری بهزیستی خراسان رضوی، دراینباره میگوید: براساس طبقهبندی دارویی، سیگار جزو مخدرات نیست. بسیاری از داروهای دیگر مانند قرص اکس یا مشروبات الکلی هم در این دستهبندی نیستند، اما ضرر جسمی آنها در تحقیقات به اثبات رسیدهاست. نگرانی برای کاهش سن مصرف سیگار به این دلیل است که تحقیقات نشان میدهد سیگار دروازه و سرآغاز واردشدن فرد به چرخه اعتیادهای دیگر تلقی میشود و فرد را با عمل دودکردن برای لذت بردن آشنا میکند.
وی بر نگرانی دیگری در این آمار تأکید میکند: مشکل دیگر این است که برخلاف موادمخدر، سیگار قابلیت پیشگیری از توزیع و ممانعت از خرید و فروش در جامعه را ندارد. همچنین جریمهکردن سیگاریها به شکل عملی، ممکن نیست. توصیه تنهاطلب برای کاهش آمار مصرف سیگار این است که رفتار سیگارکشیدن را برای فرد سخت کنیم.
وی در توضیح این جمله میگوید: فرهنگسازی، روش مهمی است که کمک زیادی به امر پیشگیری میکند. اینکه افراد جامعه با دید منفی به فرد سیگاری نگاه کنند و بدانند که جامعه برایش امن نیست، باعث میشود به مرور این رفتار مذموم تلقی شود و کاهش پیداکند.
وی آسیب حذف و محدودیت فروش سیگار را پنهانیشدن ماجرا میداند و تأکید میکند: اگر دکه مطبوعات یا سوپرمارکت را برای فروش سیگار محدود کنید، روشهای پنهانی دیگری را برای نگهداشتن بازار خود طی میکنند که هزارعمل خلاف دیگر را به دنبال میآورد. معاون امور پیشگیری بهزیستی خراسان رضوی گفتوگوی خود را با یک سوال پایان میدهد: شاید راهحل دیگر دراینباره، کمک کارشناسان خانواده باشد که بگویند چرا باوجود آگاهی بیشتر، بیشترشدن سواد والدین و مراقبتهای آنان نسبتبه گذشته، سن استعمال سیگار و درگیری زنان بیشتر شدهاست؟
زیان ۵ هزارمیلیاردتومانی سیگار
هرچند به گفته مسئولان هیچ آمار دقیق و مشخصی برای میزان استعمال موادمخدر در کشور وجودندارد، آخرین برآوردهای کشوری در حوزه دخانیات که مربوط به حدود دو سال گذشته است، نشان میدهد در حال حاضر ۲۰ درصد جمعیت بالای ۱۵ سال در کشور سیگار و قلیان استعمال میکنند که البته آمار استانی هم گویای همین اعداد است.
این آمارها همچنین نشانگر کاهش سن شروع استعمال این مواد به ۱۱ سال هستند. محمدحسین صالحی، دبیر شورای هماهنگی مبارزه با موادمخدر استان، با اعلام این آمارها تأکید میکند: ۴.۵ درصد بانوان و ۲۰ درصد آقایان بهصورت تفننی یا دائم یک یا هردو این موارد را استعمال میکنند.
وی همچنین ارتباط بین طبقات اجتماع و مناطق مختلف شهر را رد میکند و میافزاید: اعتقاد به مصرفکنندگان بیشتر در حاشیه شهر شاید بهدلیل بافت اقتصادی باشد که بیشتر تظاهر میکند و تحقیقات چنین تفاوتی را نشان نمیدهد و همه مناطق از این نظر یکسان هستند.
صالحی با اشاره به زیان اقتصادی استعمال سیگار، میانگین روزانه سیگار را ۹ نخ در روز برای هرفرد اعلام میکند و ادامه میدهد: جمعیت بالای ۱۵ سال استان، حدود ۴ میلیون و ۸۰۰ هزارنفر است که یک حساب ساده در ارقام بهعلاوه محاسبه دو و نیم برابری هزینههای درمان حاکی از این است که چیزی در حدود ۵ هزارمیلیاردتومان ضرر اقتصادی به جامعه تحمیل میشود.
آماری از دانشآموزان سیگاری نیست
ادارهکل آموزش و پرورش خراسانرضوی هماکنون حدود یکمیلیون و ۳۰۰ هزار دانشآموز استان را تحت پوشش دارد، اما بخش مربوط به این ادارهکل در حوزه پیشگیری از آسیبها و بهخصوص سیگار، درمجموع به پژوهش، آموزش و توانمندسازی، مشاوره و درمان دانشآموزان خلاصه میشود. البته به گفته مرتضی سبزیکارانمشهدی، رئیس اداره مشاوره، امور تربیتی و مراقبت در برابر آسیبهای اجتماعی اداره کل آموزش و پرورش استان، «به این دلیل که کنترل دانشآموزان خارج از مدرسه امکانپذیر نیست، برپایه اطلاعات آنان در حوزه مدرسه یا اظهارات والدین و دانشآموز است.» به عبارت دیگر آموزش و پرورش تنها میتواند در حوزه دیوارهای مدرسه اقدامی کند و خارج از آن دراختیارش نیست.
وی درعینحال که آماری از تعداد دانشآموزان سیگاری ارائه نمیدهد با اشاره به اهمیت آموزش و آگاهسازی دانشآموزان میگوید: باوجودی که میزان آسیبپذیری در مناطق مختلف متفاوت است، آموزشهای ما برای همه دانشآموزان در شهر و حاشیه آن یکسان است.
سبزیکاران به «اطلس پایش سلامت روانی و اجتماعی دانشآموزان استان» به عنوان یکی از نمونههای فعالیت در این حوزه استناد میکند و توضیح میدهد: در این اطلس که از دوسال گذشته برای اولین بار در استان اجراشد، مولفههای سلامت روانی و اجتماعی دانشآموزان را که ازطریق آزمونهای سلامت روان و تحصیلی که به مدارس داده میشود، بررسی و جمعبندی میکنیم. براساس نتایج این اطلس میتوانیم برآورد کنیم میزان خشونت و رفتارهای پرخطر در کدام مناطق بیشتر است تا پیشگیری و آموزش را جدیتر دنبال کنیم. شیوه جمعآوری آمار در این اطلس براساس آزمونهای سلامت روان است که به شکل فرمهایی به مدارس ارسال، سپس در یک سال گرفته میشود. فرمهای سلامت روان هرسال به مدارس ارسال و در سبد تحلیل سیستمی ریخته میشود و خروجی میدهد.
وی به روش دیگر جمعآوری اطلاعات و مشکلات دانشآموزان هم اشاره میکند که در سامانهای به نام «نماد» انجام میشود: سامانه کشوری نماد یا «نظام مراقبت اجتماعی دانشآموزان» که همه مسئولان مدارس و والدین به آن دسترسی دارند، محل ثبت دغدغهها و نگرانیهای حوزه تربیتی و تحصیلی است. همه والدین و مدیران میتوانند دغدغههای حوزه مشاوره خود را در سامانه وارد کنند که بلافاصله در اتاق مانیتورینگ مرکز مشاوره استان مشاهده میشود و کمیته فوریتهای اجتماعی و روانی براساس آن اقدام میکند. والدین دانشآموز میتوانند با کد و بهصورت محرمانه وارد سامانه شوند و رفتار پرخطر یا بهطورکلی مشکلات رفتاری فرزند خود را گزارش کنند؛ پس از آن به مراکز مشاوره آموزش و پرورش ارجاع داده میشوند.
نظر شما